دلا نزد کسی بنشین (Dela nazd e kasi benshin)
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر داردبه زیر آن درختی رو که او گل های تر دارد
نه هر کلکی شکر دارد ، نه هر زیری زبر داردنه هر چشمی نظر دارد ، نه هر بحری گهر دارد
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول هاکه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
بنال ای بلبل دستان ازیرا ناله مستانمیان صخره و خارا اثر دارد ، اثر دارد
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول هاکه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
به بوی نافهی کاخر صبا زان طره بگشایدز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایلکجا دانند حال ما سبک باران ساحل ها
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول هاکه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها