Charles Aznavour "Happy Anniversary" lyrics

Translation to:defa

Happy Anniversary

I've been ready for hours and I'm wearing my bestOrdered champagne and flowers and you're not even dressedTonight's a special night to remember with prideThese twenty happy years since you became my bride

It is all too absurd; you're so cross and abruptSo I don't say a word or you're bound to eruptYour peculiar moods I've experienced beforeSo I'll pour another drink and quietly pace the floor

It's a quarter to eight as we fretfully waitFor your little black dress; that was promised by sixIs it just rotten luck when we're doing the townThat the fates should conspire to let us mortals down

I have seats for a show and it's opening nightMy shoes do not fit me and my suit is too tightAnd you sit there and curse, an occasional curseAnd I've got a headache that's quickly getting worse

Happy anniversary, Happy anniversaryThey deliver your frock but you're still in distressIt was past nine o clock when I helped you to dressI tried to do you up but it wasn't my dayFor then to fill my cup your zipper stuck half way

I got all in a sweat, over anxious and vexedWill I ever forget the thing that happened nextYour dress just came apart with one terrible tearYour disappointed cries were more than I could bear

At eleven at last, when we got into townWe arrived at the show but the curtain was downI suggested a bite. No, no you wanted to walkYou had no appetite and no desire to talk

So we strolled for an hour and the evening was sweetAnd I bought you a flower from a man in the streetAnd we kissed on the sidewalk without reason or rhymeAnd we knew that our love is much stronger than timeHappy anniversary, Happy anniversary, Happy anniversary

سالگردمون مبارک

من چند ساعته که حاضر شدم و بهترین لباسم رو پوشیدمشامپاین و گل سفارش دادم ولی تو هنوز حتی لباس نپوشیدیامشب یه شب مخصوصه واسه اینکه با غرور خاطراتاین بیست سال شاد از وقتی که تو عروس من شدی رو مرور کنیم

همه چیز خیلی عجیبه، تو خیلی خشن و تندیواسه همین من یه کلمه هم حرف نمیزنم میترسم از کوره در بریاین حالتای خاصتو قبلا هم تجربه کردمواسه همین یه لیوان دیگه مشروب برای خودم میریزم و آرام تو اتاق قدم میزنم

یک ربع به هشت شده و ما با نگرانی منتظر رسیدنلباس شب مشگی ات هستیم که قرار بود قبل 6 برسهیعنی همش تقصیر این شانس لعنتیه که وقتی ما میخوایم بریم بیروندست تقدیر علیه ما انسانهای فانی، توطئه میکنه تا ناامیدمون کنه؟

من واسه یه نمایش بلیط گرفتم که شب اول اچراشم هستکفشام اندازه ام نیستن و کت و شلوارم خیلی برام تنگهتو هم نشستی و هر از چندگاهی بد و بیراه میگیو من سردردی دارم که به سرعت بدتر هم داره میشه

سالگردمون مبارک، سالگردمون مبارککت تو رو آوردن اما تو هنوز ناراحتیوقتی دارم کمکت میکنم که لباستو بپوشی ساعت از نه گذشتهمن میخواستم سر حالت بیارم اما مثل اینکه امروزشانس با من نیستواسه اینکه صبرمو سر ریز کنه، زیپ لباست وسط راه گیر کرد

من عرق میریختم، خیلی عصبی و بهم ریخته شدمو هرگز اتقاقی که اون لحظه افتاد از خاطرم نخواهد رفتلباست با یک صدای بلندی از وسط پاره شدشنیدن فریادهای ناامیدانه تو واقعا از توان من خارج بود

بالاخره ساعت یازده، ما خودمونو به شهر رسوندیمما خودمونو به نمایش رسوندیم، اما دیگه پرده رو پایین آورده بودنمن گفتم بریم یه چیزی بخوریم اما تو گفتی نه نه میخوای که قدم بزنیتو نه اشتها داشتی و نه تمایلی به حرف زدن

پس ما یه ساعتی یواش یواش قدم زدیم و اون شب تازه داشت شیرین میشدمن از مرد تو خیابون برات یه شاخه گل خریدمو ما بدون هیچ دلیل و قصد قبلی گوشه پیاده رو همدیگه رو بوسیدیمو ما میدونستیم که عشقمون از گذر زمان مستحمکترهسالگردمون مبارک، سالگردمون مبارک، سالگردمون مبارک

Here one can find the lyrics of the song Happy Anniversary by Charles Aznavour. Or Happy Anniversary poem lyrics. Charles Aznavour Happy Anniversary text.