Armaghāne Tāriki - ارمغان تاریکی
چه در دلِ من، چه در سرِ تومن از تو رسیدم به باورِ توتو بودی و منبه گریه نشستم برابر توبخاطرِ توبه گریه نشستم، بگو چه کنم
با تو، شوری در جانبی تو، جانی ویراناز این، زخمِ پنهان، میمیرم
نامت، در من بارانیادت، در دل طوفانبا تو، امشب پایان میگیرم
نه بیتو سکوت، نه بیتو سخنبه یادِ تو بودم، به یادِ تو منببین غمِ تورسیده به جان و، دویده به تنببین غمِ تورسیده به جانم، بگو چه کنم
با تو، شوری در جانبی تو، جانی ویراناز این، زخمِ پنهان، میمیرممیمیرم