Sheydaei - شیدایی
بیا بیا که شدم در غم تو سوداییدرآ درآ که به جان آمدم ز تنهایی
عجب عجب که برون آمدی به پرسش منببین ببین که چه بیطاقتم ز شیدایی
بده بده که چه آوردهای به تحفه مرابنه بنه بنشین تا دمی برآسایی
بیا بیا که شدم در غم تو سوداییدرآ درآ که به جان آمدم ز تنهایی
عجب عجب که برون آمدی به پرسش منببین ببین که چه بیطاقتم ز شیدایی
مرو مرو چه سبب زود زود میبرویبگو بگو که چرا دیر دیر میآیی
نفس نفس زدهام نالهها ز فرقت توزمان زمان شدهام بیرخ تو سودایی
عجب عجب که برون آمدی به پرسش منببین ببین که چه بیطاقتم ز شیدایی
بده بده که چه آوردهای به تحفه مرابنه بنه بنشین تا دمی برآسایی
مجو مجو پس از این زینهار راه جفامکن مکن که کشد کار ما به رسوایی
برو برو که چه کژ میروی به شیوه گریبیا بیا که چه خوش میچمی به رعنایی
مرو مرو چه سبب زود زود میبرویبگو بگو که چرا دیر دیر میآیی
نفس نفس زدهام نالهها ز فرقت توزمان زمان شدهام بیرخ تو سودایی