رادیکال
تودهها زیر کودتا/ کو که تا/ کورهها/ گر بگیره از بغض مابابا قرار نیست نون بده/ اینجا هر زن واسه نون جون میدهمن و خط بزن بنویس از نو همنوع هر روز ایدهی انقلاب واز سرنگ بابا تا چادر مادراز ریه ی خراب تجاوز به خواهراز خون از خونه خون بازی قاضی راضی با چوبهی داراز پول از جونی که دوزار/ خرخرهها رو جوویدن تو بازارکار من نیست به تو درمون دادن مسخرهس به مرده خون دادنخیلیا تو این راه جون دادن از زندگی بریدن و تاوون دادنسینم سوخته مث سیستان رستم دردم نیگا کن به دستاماز خواب خشم من خون میچکه باس طوفان کنم این خاکسترودور نیس تاریخ بالا مینشونه طبقهی حقهی ما فرودستاروکار… میشه مساوی با سهم مردم/ تا نون بچرخه تو سفرههامون/غم نزنه سایه بازم رو سرمون/ کم نشه یکی یکی از جوونامون/زن، زن باشه نه عروسک زنده / مرد، دیدی قاب بگیر حاشیه/کافیه/ قافیه مرد / نافی اصل کلمه، انالباقی / اسم اعظم/ منمتن پر باروت/ تهش توی تابوتصدا …پر ندا…پر هُدی…پر خدا…پرپر
لا اله الا لا لا لا لا اله الا لا لا لا
حرفات چیه تنهایی؟ همه گُمن؟ / دشمن اصلی مردم، مردمن!؟نه! مردم مُردهی محرومیم / تاریخی همگی محکومیماز ابتدای “شصت“ کشتن/ یک جزوهی مجاهدین اعدامتا تک تک سلولای اوین/ پیکارِ چپ و فدایی اعدامخرداد همیشه خون داد/ شهرام و سعید و موسی اعدامحزب توده هم اون لا ماها/ به تبر درختا رو لو میداد!هر روز از ما یکی توی بنده/ نعرمون اسمش میشه خشونت!فک کن متجاوز حمله کرده/ اشتباهه بکشیش توی خونت؟!نه! بچهی معدن آق دره رو شلاق بزنن توی ملاء عاممن خفه خون بگیرم و کام از کام؟!… زهی خیال خام!نون خشک و سق میزنم تا خیسش کنم به خونمنفرین کن منو اگه یک روز، جز از این عشق چیزی بخونممن اشک مادر ستارم مصلوب لعین بردارمتوی چشم خرافیت من خارم من شاهین دولت احرارممن خاک عبوس خاوران و ریختم توی چشمام، یادم نرهمن از هیچ دیواری نپریدم/ جا امید به کلید، ساختم پنجرهحنجره میسوزه از درد/ من مغزم دستای کارگرهاین دستا یه روز کار دستت میده