مصدق
احمدآباد من را به من پس بده مصدق کجاییدو دست لباست کو مرد دو دست لباست کو؟نفس تنگی از جنگ و ننگ سیاستخوآه مصدقپس از تو کرامت درخت شدپس از تو ارس در صمد غرق شدپس از تو روی تپه های خون بیجان بیجانشکفته شدقلمها شکسته شدنه سود بودنه رود بودسه چیز بودگلوله بودگلوله بودگلوله بود