Mustafa Ceceli "Hikaye (حکایت)" testo

Traduzione in:arenfafrru

Hikaye (حکایت)

حق با تو نبود ، با این که میدونستم همه رو می‌شنفتمپیدا کردی باز یک سبب برای جدا شدنمن رو هم باز کردی خیلی وقت پیش [از سرت] روحت آزادهپاک شده یک مهر از اشتیاقم[نسبت به عشق یک بی اعتمادی ایجاد شده]

از تو به من که هیچ خوشی نرسیدقلبم زخم بازهباور کردم بیش از حددروغ به خودم رو

دوباره یک حکایت از سر گذشت[به پایانش رسید]به درون چشمان نگاه کنان رفتداغ شدم، ایستادم برای تقدیر [تقدبرمو تماشا کردم][موندم این چه سرنوشته شومیه]رحم کردن به من از تو ساخته ست

تقسیم میشه قلب به دو نصفگذر زمان هم این زخم رو التیام نمی بخشهدر همه دنیاها جنگ بیفتهتنها یک قدرت برای من کافی بودبه جای بی رحمی به حالم عشق رو بیار دوباره دوباره

حكاية

لست محقاً، ومع ذلك استمعت إليكمجدداً عثرت على سبب للإفتراقلقد تجاوزتني منذ زمن بعيد، روحك حرةحبي ختم محذوف

لم استطع أبدا أن اتملقكقلبي جرح مفتوحصدقت حتىكذبك الكبير

مجددا حكاية أخرى انتهتذهب وهو ناظرا في عينيغضبت وثرت على قدريالذي جعلني جزءا منك بدون شفقة

انقسم قلبي إلى نصفينالوقت لايداوي هذا الجرحفلتحارب هذا العالم الضخمهل قوتك كانت كافية ليأحبني على حالي بدون شفقة هيا بدلا مني مجددامجددا

Qui è possibile trovare il testo della canzone Hikaye (حکایت) di Mustafa Ceceli. O il testo della poesie Hikaye (حکایت). Mustafa Ceceli Hikaye (حکایت) testo. Può anche essere conosciuto per titolo Hikaye حکایت (Mustafa Ceceli) testo.