این صدای حزن آور ساز کاربون است
که به شما میگوید هیچ
که این درد ار من میپرسد
آیا تو واقعا همان هستی که من برای خودم می خواهم
در این رقص با تو
هیچ چیز به هیچ چیز نماند
گاهی اوقات زندگی
موضوعات را اشتباهی میگیرد
(و آن هنگام است) که حتی صخره تغییر میکند
در جزر و مدی سپید
شب عاشقی که میگیرد
آخرین برگ را از یک قلب
آیا ما را میگذارد و ما باز ما جمع میشویم در جایی دورتر؟
تا هنگامیکه سپیده طلوع کند؟
موزاییک شکسته میانمان
سیاه و سفید شده اکنون
آنجا؟ آیا هنوز هم ستاره ای مخفی است آنجا؟
اما در حال حاضر، چشم های من نمی تواند آن را پیدا کند
شب عاشقی که میگیرد
آخرین برگ را از یک قلب
آیا به ما اجازه تکه تکه شدن و باز جمع شدن را خواهد داد؟ از همان جایی که هستیم؟
تا هنگامیکه سپیده طلوع کند ؟
طلوع خواهد کرد؟
شب خواهد بود ...؟
Nocturne
C'est le manège d'un carillon triste
Ce tien "me dire non"
Cette douleur de me demander si
Tu es vraiment celle que je veux pour moi
Dans cette danse avec toi
Rien ne ressemble plus à lui-même
La vie parfois
Confonde les idées
Et change les roches
En blanches marées
Nocturne d'amour qui enlève
Les dernières feuilles du coeur
Il nous laisse, puis il nous recueille plus loin
Jusqu'à que l'aube se lèvera
Le mosaïque de nous a été brisé
En noir et blanc désormais
Il y a encore une étoile cachée ici là
Mais maintenant mon regard ne peut pas la trouver
Nocturne d'amour qui enlève
Les dernières feuilles du coeur
Il nous laisse, puis il nous recueille plus loin
Jusqu'à que l'aube se lèvera
Nocturne sera