Arezoo
تو رو آرزو نکردمته تنهایی جادهآخه حتی آرزوتمواسه من خیلی زیاده
تو رو آرزو نکردماین یعنی نهایت دردخیی چیزا هست تو دنیاکه نمیشه آرزو کرد
تو رو تا یادمه از دوراز همین پنجره دیدمبس که فاصله گرفتیبه پرستشت رسیدم
من گذشتم از تبی کهتو رو تو خونهام ببینمراضیم به این که گاهیتو رو میتونم ببینم
نه امیدی به سفر نیستاز همین فاصله برگردخیلی از فاصلهها روبا سفر نمیشه پر کرد
عمری پای تو نشستمکه منو حالا ببینیتو مث کوهی که بایدمنو از بالا ببینی
(تو رو آرزو نکردمته تنهایی جادهآخه حتی آرزوتمواسه من خیلی زیاده)
تو رو آرزو نکردماین یعنی نهایت دردخیلی چیزا هست تو دنیاکه نمیشه آرزو کرد