Haraj - حراج
طعنه به طعنه میگن و خسته نمیشن آدمابا این همه زخم زبون مثل آتیشن آدما
عروسی تو با کیه که من خبردار شدمکی اومد و چی گفت که من پیش چشات خوار شدم
روز عروسی تو و عزا گرفتنه منهتو شادی و ببین که غم چه جور دلم رو میشکنه
دلم رو میشکنه
خیال نمی کرد دلم که بی خیال من بشیاما تو بی خیالی و محاله مال من بشی
منتظرم نموندی تو ازدواج کردیآتیش زدی به هستیم عشق و حراج کردی
مرده ی خنده هاتو به خاک غم سپردیرفتی و این قمارو از من ساده بردی
روا نبود که این جوری از دل تو جا بمونمروا نبود با این همه تنهایی تنها بمونم
حیف دلم که پیش تو مونده و به هیشکی دل نبستحیف دله صبور من که عاشقت بوده و هست