Abdel Halim Hafez "Zay El Hawa (زي الهوا)" letra

Traducción al:enfaru

Zay El Hawa (زي الهوا)

زي الهوا يا حبيبي زي الهواوآه من الهوى يا حبيبي آه من الهوىوخذتني من إيدي يا حبيبي ومشيناتحت القمر غنينا وسهرنا وحكيناوفي عز الكلام سكت الكلاموأتاريني ماسك الهوا بإيديةوآه من الهوى يا حبيبي

وخذتني ومشينا والفرح يضمناونسينا يا حبيبي مين إنت ومين أناحسيت إن هوانا ح يعيش مليون سنةوبقيت وانت معايا الدنيا ملك إيدياأأمر على هوايا تقول أمرك يا عينيةوفي عز الكلام سكت الكلاموأتاريني ماسك الهوا بإيديةوآه من الهوى يا حبيبي

خايف ومشيت وأنا خايف .. إيدي في إيدك وأنا خايفخايف على فرحة قلبي .. خايف على شوقي وحبيوياما قلت لك أنا .. واحنا في عز الهناقلت لك يا حبيبيلا أنا قد الفرحة ديا .. وحلاوة الفرحة دياخايف لا في يوم وليلة ماألاقكش بين إيدياتروح وتغيب عليّ يا حبيبي

وقلت لي يا حبيبي ساعتهادي دنيتي إنت اللي ملتهاوفي عز الكلام سكت الكلاموأتاريني ماسك الهوا بإيديةوآه من الهوى يا حبيبي

وخذتني يا حبيبي ورحت طاير طايروفتني يا حبيبي وقلبي حاير حايروقلت لي راجع بكرة أنا راجع

وفضلت مستني بآماليومالي البيت بالورد بالشوقبالحب بالأغاني يا حبيبي يا حبيبيبشمع قايد بأحلى كلمة فوق لسانيكان ده حالي يا حبيبي لما جيت

رددنا الغنوة الحلوة سواودبنا مع نور الشمع .. دبنا سوىودقنا حلاوة الحب .. دقناها سوى

وفي لحظة لقيتك يا حبيبي زي دوامة هوارميت الورد طفيت الشمع يا حبيبيوالغنوة الحلوة ملاها الدمع يا حبيبيوفي عز الأمان ضاع مني الأمانوأتاريني ماسك الهوا في إيديةوآه من الهوى يا حبيبي

همچون عشق

همچون عشق، محبوب من، همچون عشقو آه از عشق، محبوب من، آه از عشقو دستم را گرفتی محبوب من و راه افتادیم

زیر نور ماه آواز خواندیم و شب را به صبح رساندیم و صحبت ها کردیم

و در اوج صحبت، سکوتی برقرار شدو من عشق را در میان دستانم جستم

و آه از عشق، محبوب من، آه از عشق

و مرا با خود بردی و راه افتادیم و شادی ما را در آغوش گرفت

محبوب من فراموش کردیم که تو که هستی و من چه کسی

احساس کردم که عشق ما میلیون ها سال دوام خواهد یافتو هنگامی که تو با من هستی، من صاحب کل دنیا هستم

به عشق من فرمان بده و عشق خواهد گفت بر روی چشم

و در اوج صحبت، سکوتی برقرار شدو من عشق را در میان دستانم جستم

و آه از عشق، محبوب من، آه از عشق

ترسیده بودم و راه افتادم و من ترسیده بودم

دستانم در دستان تو بود و ترسیده بودم

برای شادی قلبم ترسیده بودم

برای شور و عشقم ترسیده بودمو بارها به تو گفتم

و ما در اوج خوشبختی مان بودیم

به تو گفتم ای محبوب منبرای من بسی زیاد است این همه شادیو شیرین این شادی.

می ترسم که روزی یا شبیدیگر ترا در میان دستانم نیابم

بروی و از دیدگانم نهان شویو ای محبوب من، همان موقع گفتی

دنيايم را مالامال پر بنماي

و در اوج صحبت، سکوتی برقرار شدو من عشق را در میان دستانم جستم

و آه از عشق، محبوب من، آه از عشق

و مرا با خود بردی و پرواز کنان تا دوردست ها رفتی

و مرا رها کردی و قلبم حیران، حیران شد

و به من گفتی که فردا برمی گردم، برمی گردمو من همراه آرزوهایم منتظر تو ماندم

و خانه را پر نمودم از گل، از شور، از عشق و از ترانه هاو از شمع و زیباترین کلمات روی لبانم

این حال و روز من بود وقتی آمدی ای محبوب منو با هم ترانه زیبایی را خواندیم

و همراه با شمع آب شدیم، با هم آب شدیم

و شیرینی عشق را چشیدیم، با هم چشیدیم

و در یک آن، تو را پریشان یافتم ای عشق منگل را پرت کردی و شمع را خاموش نمودی ای محبوب من

و ترانه زیبا پر از اشک شد ای محبوب من

و در اوج آرامش، آرامش را از دست دادمو من عشق را در میان دستانم جستم

و آه از عشق، محبوب من، آه از عشق

Aquí se puede encontrar la letra de la canción Zay El Hawa (زي الهوا) de Abdel Halim Hafez. O la letra del poema Zay El Hawa (زي الهوا). Abdel Halim Hafez Zay El Hawa (زي الهوا) texto. También se puede conocer por título Zay El Hawa زي الهوا (Abdel Halim Hafez) texto.