Unknown Artist (Persian) "No Title" lyrics

Translation to:en

No Title

بـایـد از سنـگر بی سنـگ تــو بر می گشتم

از مــدار عـشق کمـرنـگ تــو بر می گشتم

بـایـد آن شــب کــه فــرو تـنـــانـه در میدانت

من من کشته شد از جنگ تو بر می گشتم

کـاش بـر می گشتم کــاش بـر می گشتمI'm regretfull why I didn't leave

بـایـد از جـنـگ تـو و هـر چه کـه از من ماندهI should have left the battle(fighting with you), i should have left my horse and came back with injured body

عـشــق تـو لـحـن بـد مـصـیـبـت بـار اسـت

بـایـد از لـحـن بـد آهـنـگ تـو بـر می گشتم

کـاش بـر می گشتم کــاش بـر می گشتمI'm regretfull why I didn't leave

شـعـر سـر سـپردن از هـجوم دلـتـنگی بود

بـاید از شـعـرک دلـتـنـگ تـو بـر می گشتم

بـایـد آن شــب کــه فــرو تـنـــانـه در میدانت

من من کشته شد از جنگ تو بر می گشتم

کـاش بـر می گشتم کــاش بـر می گشتمI'm regretfull why I didn't leave

بـایـد از جـنـگ تـو و هـر چه کـه از من ماندهI should have left the battle, i should have left my horse and came back with injured body

عـشــق تـو لـحـن بـد مـصـیـبـت بـار اسـت

بـایـد از لـحـن بـد آهـنـگ تـو بـر می گشتم

کـاش بـر می گشتم کــاش بـر می گشتمI'm regretfull why I didn't leaveنشستيم خيلي شبها قصه گفتيم از قديما

يه عمره وعده ها افتاده از امشب به فردا

تمام وعده ها رو داديم و حرفارو گفتيم

ديگه هيچي نمي مونه براي گفتن ما

گلاي سرخمون پوسيده موندن توي باغچه

ديگه افتاده از كار ساعت پير رو تاقچه

گلاي قالي رنگ زرد پاييزي گرفتن

اونام خسته شدن از حرف هر روز تو و من

No Title

I should have returned from your trench(a defence in wars)

I should have abandoned your colorless Love

That night when my spirit had killed humbly

I should have left your war

کـاش بـر می گشتم

ترک اسب دست و پا لنگ تـو بر می گشتم

your love is calamitous

I should have abandoned your awful love

کـاش بـر می گشتم

your poems was full of sadness

I should have left your gloomy poems

That night when my spirit had killed humbly

I should have left your war

کـاش بـر می گشتم

ترک اسب دست و پا لنگ تـو بر می گشتم

your love is calamitous

I should have abandoned your awful love

کـاش بـر می گشتم************we sat together and said a lot of old stories many nights

long time that we are not faithful to our promises

we promised to each other and had a lot of conversations

now we have nothing new to say

the red flowers are rotten in the garden

the old clock does not work

the flowers on the carpet returned yellow like autumn

it seems they are exhausted from our conversation too

Here one can find the English lyrics of the song No Title by Unknown Artist (Persian). Or No Title poem lyrics. Unknown Artist (Persian) No Title text in English. This page also contains a translation, and No Title meaning.