Zemzeme - زمزمه
[بند ۱]این دیگه فکر ندارهوقتی میشنوی میگمتو برو باهام نَمونحتی اسممو نیاراگه یک شب دیگهزیر بارونا قدم زدی بدونکه تمام فکر من پیش تو بودمثل تو تو زندگیم هیشکی نبود
[کروس - ۲ بار]میدونی حرفی ندارماگه زمزمههامونشده یخ تو دِلامونمیدونی جایی ندارمجز امشب زیرِ بارونبرم پیشِ خدامون
[بند ۱][کروس - ۲ بار]
[بند ۱][کروس - ۲ بار]
[بند ۱][کروس - ۴ بار]