Zohre Atash - ظهر عطش
ای تشنه شهید سر بریدهدل از سر و از پسر بریده
در ظهر عطش مگر چه دیدیکز جام جهان نظر بریدی
ای آب حیات دین احمدای کشتی امت محمد
بگذار که در غمت بمیرمکز چشم تو خون بها بگیرم
بی سر و سامان توام یا حسیندست به دامان توام یا حسین
بر سر نی زلف رها کرده ایبا جگر شیعه چه ها کرده ای
زهره ی منظومه ی زهرا حسینکشته ی افتاده به صحرا حسین
عاقبت این عشق هلاکم کنددر گذر کوی تو خاکم کند
بی سر و سامان توام یا حسیندست به دامان توام یا حسین
بر سر نی زلف رها کرده ایبا جگر شیعه چه ها کرده ای
زهره ی منظومه ی زهرا حسینکشته افتاده به صحرا حسین
عاقبت این عشق هلاکم کنددر گذر کوی تو خاکم کند