طپش Tapesh
بین این همه غریبهتو به آشنا می مونیحرفهای تلخی که دارممن نگفته تو می دونیمن پر از حرفهای تازهعاشق گفتن و گفتنتو با درد من غریبهاما تشنه ی شنفتنصدای ترد شکستنمثل گریه با صدامهتلخی هق هق گریهطعم تلخ خنده هامه
گرمی دست نوازشگر تومرهم زخمای کهنه ی منهطپش چشمه ی خون تو رگ منتشنه ی همیشه با تو بودنه
مل مل ابری دستاتپر رحمت مثل بارونساکت نجیب چشماتپر غربت بیابونواسه این تن برهنهناز دست تو لباسهحس گرم با تو بودنمثل رویا ناشناسهمثل حس کردن و دیدنعاشق منظره هاییدشمن ساده و پاکپرده ی پنجره هایی