Hamkhooneh
هم خونه من اي خدااز من ديگه خسته شدهكتاب عشق ما ديگهخونده شده بسته شدهخونه ديگه جاي غمهاون داره از من دور ميشهاين خونه قشنگ ماداره برامون درو ميشهداره برامون درو ميشه
اي دل من اي ديوونهبذار برم از اين خونهاي دل من اي ديوونهبذار برم از اين خونه
اون دست گرمو مهربونبا دست من قهره ديگهچشماي غمگينش با منقصه شادي نميگههم خونه من با دلمخيال سازش ندارهدستاي مردونش ديگهميل نوازش ندارهميل نوازش نداره
اي دل من اي ديوونهبذار برم از اين خونهاي دل من اي ديوونهبذار برم از اين خونه
وقتي به ياد اون روزابوسه به موهاش ميزنمسرش به كار خودشهانگار نه انگار كه منمشب تا مي خوام حرف بزنماون خودشو به خواب زدهاون مثل روزگار شدهيه روز خوبه يه روز بدهيه روز خوبه يه روز بده
اي دل من اي ديوونهبذار برم از اين خونهاي دل من اي ديوونهبذار برم از اين خونه
اي دل من اي ديوونهبذار برم از اين خونهاي دل من اي ديوونهبذار برم از اين خونه