Franco De Vita "Cuando tus ojos me miran" letra

Traducción al:enfaitrotr

Cuando tus ojos me miran

Ya lo sabíaLo sospechaba desde el primer díaMe lo temíaQue en tus brazos yo me quemaríaY sabíaQue de pronto todo cambiariaY otra vida empezaría

Es que Ya lo sabíaQue robarías mis noches y mis díasMe lo temíaQue ni queriendo yo te olvidaríaY sabíaQue todo empieza y todo se iluminaCuando tus ojos me miran

Y cada día que pasaSube la marea y me arrastraJusto al borde de tu bocaDonde los sueños trasnochan

Y no me dejes solo que contigo estoy mejorQuédate un ratito que ya pronto sale el solY recojo los recuerdos y me guardo la ilusiónDespacio y sin apuro que traigo el corazón desnudo

Y ya lo sabíaQue por tus ojos yo me perderíaY seriaLo más hermoso que me pasaríaY una vidaUna vida no me bastaríaPero quien te lo diría

Es que ya lo sabíaQue cuidaría hasta el aire que respirasMe lo temíaQue ni en sueños te abandonaríaY sabíaQue todo empieza y todo se iluminaCuando tus ojos me miran

Y cada día que pasaSe reduce la distanciaQue separa nuestras bocasY la sangre se alborota

Y no me dejes solo que contigo estoy mejorQuédate un ratito que ya pronto sale el solY recojo los recuerdos y me guardo la ilusiónDespacio y sin apuro que traigo el corazón desnudo

Y no me dejes solo que sin ti no se qué hacerQuédate a un ladito donde yo te pueda verQue mis manos no se pierdan cuando vaya a amanecerQue mientras yo más te descubro, más me acerco al paraísoEstoy seguro

Y cada día que pasaSe reduce la distanciaQue separa nuestras bocas

Y no me dejes solo que contigo estoy mejorQuédate un ratito que ya pronto sale el solY recojo los recuerdos y me guardo la ilusiónDespacio y sin apuro que traigo el corazón desnudo

Y no me dejes solo que sin ti no se qué hacerQuédate a un ladito donde yo te pueda verQue mis manos no se pierdan cuando vaya a amanecerY mientras yo más te descubro, más me acerco al paraísoEstoy seguro

وقتی چشمان تو نگاهم می کنند

این درسته که من حالا این رو می دونماز روز اول شک کرده بودممن ترسیده بودم از اینکه در بازوهات خواهم سوختو می دونستمکه بزودی همه چیز تغییرمی کنهو زندگی جدید شروع خواهد شد

این درسته که من حالا این رو می دونمکه چطور شبها و روزهام رو دزدیدیمن ترسیده بودم از اینکه نمی خواهم من فراموشت کنمو می دونستمکه همه چیز شروع شده و همه چیز واضح هستوقتی چشمان تو نگاهم می کنند

و پایان هر روزی که می گذرهبالا میاد جزر و مد و من رو با خودش می کشه و می برهدرست به سمت ساحل لبهای توجایی که رویاها نمی خوابند

من رو تنها نزار که با تو من بهترین هستملحظه ای بمون که حالا به زودی خورشید طلوع می کنهو من خاطرات رو برمی دارم و این شور و شوق رو برای خودم نگه می دارمبه آرامی و بدون عجله من میارم قلب برهنه ام را

ومن حالا این رو می دونمکه برای چشمات همه چیزم رو از دست دادمو این هستبهترین چیزی که تا به حال برایم اتفاق افتادهو یک عمریک عمر من کافی نیستولی چه کسی به تو می گه

این درسته که من حالا این رو می دونمکه چطور شبها و روزهام رو دزدیدیمن ترسیده بودم از اینکه نمی خواهم من فراموشت کنمو می دونستمکه همه چیز شروع شده و همه چیز واضح هستوقتی چشمان تو نگاهم می کنند

و هر روزی که می گذرهفاصله هایی کم شدهکه لب هامون رو از هم جدا کردهو خون من بی تاب و آشفته می شه

من رو تنها نزار که با تو من بهترین هستملحظه ای بمون که حالا به زودی خورشید طلوع می کنهو من خاطرات رو برمی دارم و این شور و شوق رو برای خودم نگه می دارمبه آرامی و بدون عجله من میارم قلب برهنه ام را

من رو تنها نزار که بدون تو نمی دونم چه کار کنمیه لحظه بمون جایی که من بتونم ببینمتکه دستای من تو را از دست دادند وقتی که صبحدم از پیشم رفتیهرچقدر بیشتر تو رو پیدا می کنم بیشتر به بهشت نزدیک می شممطمئنم

من رو تنها نزار که با تو من بهترین هستملحظه ای بمون که حالا به زودی خورشید طلوع می کنهو من خاطرات رو برمی دارم و این شور و شوق رو برای خودم نگه می دارمبه آرامی و بدون عجله من میارم قلب برهنه ام را

من رو تنها نزار که بدون تو نمی دونم چه کار کنمیه لحظه بمون جایی که من بتونم ببینمتکه دستای من تو را از دست دادند وقتی که صبحدم از پیشم رفتیهرچقدر بیشتر تو رو پیدا می کنم بیشتر به بهشت نزدیک می شممطمئنم

Aquí se puede encontrar la letra de la canción Cuando tus ojos me miran de Franco De Vita. O la letra del poema Cuando tus ojos me miran. Franco De Vita Cuando tus ojos me miran texto.