Rooze Barfi
چشامو، می بندم میخوام هر چی غصه است بمیرهکه تو خواب، یکی از تنم عطرتو پس بگیرهنمیشه، نمیشهعزیزم، نمیـدونی عشقت چقدر سینه سوزهچه سخته، آدم چشم به تاریکی شب بدوزههمیشه، همیشهشبا بیدار و روزا خیره به عکست این شده کارمدیگه طاقت ندارمدلم میخواد یه جایی اونور دنیا خودمو جا بذارمآخه عادت ندارم تو که نباشی خوابم نمیرهخیلی دلم میگیرهفراموشم نمیشه خاطرهامون واسه من خیلی دیرهیه آدم چقدر طاقت غصه دارهچجوری، میشه خنده روی لبام پا بذارهدوباره ، دوبارهبه جایی، رسیدم که با هیشکی حرفی ندارمنباشی، من هیچ حسی به روز برفـی ندارمنمیخوام ، ببارهشبا بیدار و روزا خیره به عکست این شده کارمدیگه طاقت ندارمدلم میخواد یه جایی اونور دنیا خودمو جا بذارمآخه عادت ندارم تو که نباشی خوابم نمیرهخیلی دلم میگیرهفراموشم نمیشه خاطرهامون واسه من خیلی دیر