Chera vaysadi? - چرا وایسادی؟
چرا وایسادی چرا نمیشینیبگو مگه اشکای منو نمیبینیکه میشکنم و تو میگی که هیچی نیست
چرا ساکتی چرا حرف نمیزنیبگو مگه منو تو با هم حرف نمیزدیمکه یه روزی خوشبختیمونو میبینیم
چرا گریه میکنی چرا نمیخندیچرا تو بغل من چشاتو نمیبندیتو که اون وقتا از من دل نمیکندی
چرا دیگه با من هوس مهمونی نمیکنیمنو با خودت تو خونه زندونی نمیکنیچرا مث قدیما دیگه شیطونی نمیکنیچرا شیطونی نمیکنی
من و فکر تو شب و بیداریمن و مرور کارای تو و بیتابیبگو جایی به جز تختت نمیخوابی
من و استرس بغض و دلشورهمن و فکر اینکه دلامون چقد دورهبگو اوضاع همینجوری نمیمونه
من و ثانیه هایی که بی تو سخت میگذرهمن و فکر اینکه از من کی به تو نزدیک ترهمنم و شب زنده داری بوی تنت داره از رو تخت میپره
دور و برت شلوغ و حواستم به من نیستدورهمی هر شب و آرایش غلیظمنو هزار تا غم توی دلمقرص خواب و سرفه هامو حال بد و مریض
چرا گریه میکنی چرا نمیخندیچرا تو بغل من چشاتو نمیبندیتو که اون وقتا از من دل نمیکندی
چرا دیگه با من هوس مهمونی نمیکنیمنو با خودت تو خونه زندونی نمیکنیچرا مث قدیما دیگه شیطونی نمیکنیچرا شیطونی نمیکنیچراچرا وایسادی چرا نمیشینیبگو مگه اشکای منو نمیبینیکه میشکنم و تو میگی که هیچی نیست