Lily Allen "Littlest Things" lyrics

چیزای کوچیک

بعضی وقتا میشینم و گذشته رو به یاد میارممخصاصاً وقتی که باید بوسیدن دیگران رو تماشا کنمیادم می یاد وقتی که شروع کردی صدام کردی " خانمم "همه ی اون دعواهای بچه گانه همه ی اون " لاس زدن " هااز خاطرات بد بچگیم برات داستان می گفتمنمی دونم چرا بهت اعتماد می کردم و می دونستم که می تونمآخر هفته رو با هم بودیم تو(همون لباس کثیف) دراز کشیدیممنم کلی خوشحال بودم با لباس های تو که به تنم بود

رویاها ،رویا ی زمانی که رابطمون رو با هم شروع کردیمرویای من و توانگار ، انگارنمی تونم اون رویا ها رو کنار بذارمجالبه برام که بدونم تو هم این رویا ها رو به یاد می یاری یا نه

چیزای کوچیکی که من رو به اون رویا ها میبرهمیدونم احمقانس ، اما حقیقتهمیدونم درست نیست اما بی انصافیهکه همه چیز تو رو به یاد من بیارن ...بعضی وقتا آرزو می کنم که کاش می تونستیم وانمود کنیمکه کنار همیم )، حتی واسه یه هفته )پس عجله کن ، بهم بگو .همه چی تموم شد ؟

خوردن چای تو رختخوابفیلم نگاه کردناونم وقتی که مجله های پورنوی تو رو پیدا کردمتو من رو بردی خرید ولی ما فقط فیلم ها و کتاب های آموزشی خریدیمبرای اینکه اگه یه روز به چیزی نیاز داشتیم با اینا خودمون رو سرگرم کنیمزمانی که من رو برای اولین بار به دوستات معرفی کردیفهمیدی که عصبیم واسه همین دستم رو گرفتیوقتی که احساس ناراحتی میکردم برام شکلک در می آرودی تا بخندونیمهیچکس توی دنیا نمی تونه جات رو برام بگیره

رویاها ،رویا ی زمانی که رابطمون رو با هم شروع کردیمرویای من و توانگار ، انگارنمی تونم اون رویا ها رو کنار بذارمجالبه برام که بدونم تو هم این رویا ها رو به یاد می یاری یا نه

چیزای کوچیکی که من رو به اون رویا ها میبرهمیدونم احمقانس ، اما حقیقتهمیدونم درست نیست اما بی انصافیهکه همه چیز تو رو به یاد من بیارن ...بعضی وقتا آرزو می کنم که کاش می تونستیم وانمود کنیمکه کنار همیم )، حتی واسه یه هفته)پس عجله کن ، بهم بگو .همه چی تموم شد ؟