Adam Lambert "Map" lyrics

Translation to:fasrtr

Map

I had a vision that the colors bled awayand I had nothing to followwas in the present and my life was stuck on replayand all my wishes were hollow

You were a beam of lightLit up my broken skythere was just something about youI had a vision and you painted the world for meand now I’m laying beside youSource: LYBIO.net

I don’t need to wander anymoreI have found what I’ve been looking forI don’t need a map to know the wayI don’t need a map to tell me where I’m at

Now I believe in more than I can seenow I can breathe againand I don’t need a map to know the wayI don’t need a mapyou’re always like a path

The dawn is bright and my perception is open wideYou know you flooded my senses (babe)What you inspire is a feeling I can’t describeforgotten all my defenses (oh ya)You were a beam of lightLit up my broken skythere was just something about you (ouuu)I had a vision and you painted the world for meand now I’m staying beside you

I don’t need to wander anymoreI have found what I’ve been looking forI don’t need a map to know the wayI don’t need a map to tell me where I’m at

Now I believe in more than I can seenow I can breathe againand I don’t need a map to know the wayI don’t need a mapyou’re always like a path

Finally I believe, I believe, I believe in more than I can seeI believe, I believe, I believe in more than I can see

Now I believe in more than I can seenow I can breathe againand I don’t need a map to know the wayI don’t need a mapyou’re always like a path

نقشه

خيال مي كردم كه تمام رنگ ها تهي شدندو انگيزه اي براي دنبال كردن ندارمخودم در زمان حال بودم ولي زندگيم متوقف شده و در حال تكرار بودو تمام آرزوهاي من پوچ شده بود

تو همانند پرتوي نوري بوديكه آسمان در هم شكسته ي من رو روشن كردياين فقط يك توصيف ساده در مورد تو بود ، اوه..خيال مي كردم (كه تمام رنگ ها تهي شدند) و اين تو بودي كه به دنياي من رنگ بخشيدي و حالا من در كنار تو آرام گرفته ام........

من ديگه نيازي به جست وجو ندارممن اونچه كه به دنبالش بودم رو يافته اممن براي پيدا كردن راه نيازي به نقشه ندارممن براي اينكه بدونم كجا هستم هم ، نيازي به نقشه ندارم

حالا ، به بيش از اونچه كه مي بينم ايمان دارمحالا ، مي تونم دوباره نفس بكشمو من براي پيدا كردن راه نيازي به نقشه ندارممن نيازي به نقشه ندارمتو هميشه همانند يك راهنمايي..

طلوعي روشن است و قوه ي ادراك من كاملا نامحدودتو مي دوني كه تو باعث طغيان احساسات من هستي ، عزيزم..اونچه كه تو به من الهام مي كني حسي هست كه نمي شه به زبون آوردتمام مقاومتم رو از دست مي دمتو همانند پرتوي نوري بوديكه آسمان در هم شكسته ي من رو روشن كردياين فقط يك توصيف ساده در مورد تو بودخيال مي كردم (كه تمام رنگ ها تهي شدند) و اين تو بودي كه به دنياي من رنگ بخشيدي و حالا من در كنار تو هستم

من ديگه نيازي به جست وجو ندارممن اونچه كه به دنبالش بودم رو يافته اممن براي پيدا كردن راه نيازي به نقشه ندارممن براي اينكه بدونم كجا هستم هم ، نيازي به نقشه ندارم

حالا ، به بيش از اونچه كه مي بينم ايمان دارمحالا ، مي تونم دوباره نفس بكشمو من براي پيدا كردن راه نيازي به نقشه ندارممن نيازي به نقشه ندارمتو هميشه همانند يك راهنمايي

نهايتا من ايمان دارم، ايمان دارم، ايمان دارم، من به بيش از اونچه كه مي بينم ايمان دارممن ايمان دارم، ايمان دارم، من به بيش از اونچه كه مي بينم ايمان دارم

حالا ، به بيش از اونچه كه مي بينم ايمان دارمحالا ، مي تونم دوباره نفس بكشمو من براي پيدا كردن راه نيازي به نقشه ندارممن نيازي به نقشه ندارمتو هميشه همانند يك راهنمايي

Here one can find the lyrics of the song Map by Adam Lambert. Or Map poem lyrics. Adam Lambert Map text.