Aye Bote Bi Rahm
ای بت بي رحم شکار افکنمرشته بينداز تو در گردنمتير بينداز که من در هواگيرم و در سينه کنم جابه جا
تير تو را در دل و جان جا دهمتا تسلی دل شيدا دهم
چشم فتانت که فسون ميکنداين دلکم غرقه خون ميکند
آن لب لعلت که ز ميخانه هاميگه به گوشم دو صد افسانه ها
جان منی پيش رقيبان مرويکه و تنها به گلستان مرو
پيش من آ تا که فدايت شومکشته يک لحظه نگاهت شوم
ای بت بيرحم شکار افکنمرشته بينداز تو در گردنم