gonjishke
میچکه نم نم بارونرو تن خیس خیابونچقده بی آشیونهطفلی گنجیشکه رو ایوونمیخونه جیک جیکو نالونشعر گندم زار ویرووننمی تونه پر بگیرهمیون گلای گلدونحالا تنها توی این غربت سردهکنج سینه ش انگاری یه کوه دردهحالا تنها توی این غربت سردهکنج سینه ش انگاری یه کوه درده
اون روزا اونور کوها طفلکی دنیایی داشتشپشت گندمزار وحشی چشمه ی پر آبی داشتشحالا داغ چشمه ی پیر خونه کرده تو رگاشبوی گندم زارو داره لحظه لحظه نفساشیادشه جفت قشنگش سر میذاشت روی پراشتوی خلوت گل سرخ بوسه میزد رو لباشحالا تنها توی این غربت سردهکنج سینه ش انگاری یه کوه درده
منم اون گنجیشک نالوناز گذشته ها گریزونپر کشیدم ز دیارمبه هوای بوی بارونحالا تنها توی این غربت سردم ای رفیقپر درد توی این سینه ی خسته م ای رفیقحالا تنها توی این غربت سردم ای رفیقپر درد توی این سینه ی خسته م ای رفیق