Khali az - خالی از
من ، خالی از عاطفه و خشمخالی از خویشی و غربتگیج و مبهوت بین بودن و نبودنعشق ، آخرین همسفر منمثل تو منو رها کردحالا دستام مونده و تنهایی محض
ای دریغ از من ، که بیخود مثل توای دریغ از تو ، که مثل عکس عشق
وای ، گریه مون هیچ ، خنده مون هیچباخته و برنده مون هیچتنها آغوش تو مونده ، غیر از اون هیچای ، ای مثل من تک و تنهادستامو بگیر که عمر رفتهمه چی تویی ، زمین و آسمون هیچ
در تو می بینم ، همه بود و نبودبیا پر کن منو ای خورشید دلسردبی تو می میرم ، مثل قلب چراغ