ما به هم نمیرسیم
ما به هم نمی رسیممثل خورشیدیم و ماهتن تو خاک بهشتتن من پر از گناه
تویی یک روز بهاریار تو خورشید گرممن شبی بی همد ممیک شب سرد و سیاه
من به دنبال تو با پای برهنهتو جوون و تازه ای من پیر و کهنه
تویی یک مرغ سپیدعاشق چشمه و نورمن گل آلوده و تلخقطره آبی ته چاه
تویی در راه سفرسفری دور و درازتن بی قدرت منعاجز از این همه راه
من به دنبال تو با پای برهنهتو جوون و تازه ای من پیر و کهنه