صغيره
صغيره و ما زلت صغيره .. و كل اخطائى لهذا السبب
لهذا السبب لا اتفاخر.. و لهذا السبب لا اظن نفسى مهمه و مميزه
صغيره و ما زلت صغيره ..و كل سخافاتى لهذا السبب
و لهذا السبب لا انغلب.. و لهذا السبب ما زلت لا اثق بنفسى
قطعت القليل من الطرقات.. القليل جدا .. حتى اننى ما زلت فى بدايه الطريق
فى يدى اكاذيب ملونه كثيره.. و انتصارات مؤقته فى الالعاب
قطعت القليل من الطرقات.. القليل جدا .. حتى اننى ما زلت فى بدايه الطريق
فى يدى اكاذيب ملونه كثيره.. و انتصارات مؤقته فى الالعاب
صغيره و ما زلت صغيره.. و كل مخاوفى لهذا السبب
و كبريائى لهذا السبب .. و لهذا السبب ليس هناك من يحمينى مثل الاطفال
صغيره و ما زلت صغيره.. و قلقى الدائم لهذا السبب
و لا استطيع ان ادافع لهذا السبب.. لهذا السبب اجاهد لكى اترك اثر صغير
قطعت القليل من الطرقات.. القليل جدا .. حتى اننى ما زلت فى بدايه الطريق
فى يدى اكاذيب ملونه كثيره.. و انتصارات مؤقته فى الالعاب
قطعت القليل من الطرقات.. القليل جدا .. حتى اننى ما زلت فى بدايه الطريق
فى يدى اكاذيب ملونه كثيره.. و انتصارات مؤقته فى الالعاب
صغيره و ما زلت صغيره
بچه ام
بچه ام خیلی بچه ام، همه ی اشتباهاتم بخاطر همینهبه همین خاطر افتخار نمیکنم، به همین خاطر خودمو دوست داشتنی و باارزش نمیدونمبچه ام خیلی بچه ام، به خاطر همینه که انقدر احمقمنا امیدیم به همین خاطره ، بی اعتمادی من نسبت به خودم به همین خاطره
چقدر کم راه رفتم، چقدر کم، حالا میبینم اول راه بودمچیزی که توی دستامه ، چیزای دروغین و بزرگ و رنگارنگه، چیزای موقتی و پیروزی های بازیگونهچقدر کم راه رفتم، چقدر کم، حالا میبینم اول راه بودمچیزی که توی دستامه ، چیزای دروغین و بزرگ و رنگارنگه، چیزای موقتی و پیروزی های بازیگونه
بچه ام خیلی بچه ام، تمام ترس هام به همین خاطرهبه همین خاطر مغرور و لجبازم ، به همین خاطر مثل بچه ها غیر قابل مواظبتمبچه ام خیلی بچه ام، به همین خاطر فکرای بی پایان دارمدفاع کردنم به همین خاطره، به خاطر جاگذاشتن یه اثری از خودم دارم چنگ میزنم
چقدر کم راه رفتم، چقدر کم، حالا میبینم اول راه بودمچیزی که توی دستامه ، چیزای دروغین و بزرگ و رنگارنگه، چیزای موقتی و پیروزی های بازیگونهچقدر کم راه رفتم، چقدر کم، حالا میبینم اول راه بودمچیزی که توی دستامه ، چیزای دروغین و بزرگ و رنگارنگه، چیزای موقتی و پیروزی های بازیگونه