Shabe Taar - شب تار
دیگه از خستگیام خسته شدم، خسته شدمدیگه از بستگیام بسته شدم، بسته شدممیزنم تیغ به بند بستگیمگه آزاد بشم ز خستگیمگه آزاد بشم ز خستگی
بسه تنهایی دیگه توی قفسبسه این قفس بدون همنفسدیگه بسه تشنگی بدون آبخوردن فریب و نیرنگِ سراب
واسه هر کی دل من تنگ میشهتا میفهمه دلش از سنگ میشه[2x]
دوستی از رو زمین پاک شدهمردی و مردونگی خاک شده
هر کی فکر خودشه تو این زمونتو نخ آبِ یخ و گرمیِ نون[2x]
باید حرف دلمو گوش کنمغمِ دنیا رو فراموش کنمدستمو بلند کنم به آسمونخودمو رها کنم از این و اون
دلمو جدا کنم از آدماسینهمو پُر کنم از یادِ خدا[2x]
دیگه بسه، دیگه بسه انتظارابر رحمت به سر دنیا ببارشب تاره، شب تاره، شب تارآسمون، خورشیدو بردار و بیار[3x]