Candan Erçetin "Annem" testo

أُمـي

تذكرين عندما كنتِ تروي لي القصص القديمهوتحولين حزني الي طمأنينهانتي قطعه مني مثل رمشي ف عيني..امي انتِ من بيقتِ لي

تذكرين التمثال الصغير الذي كسرتهعِشتي احزانا كثيره عليهلكن ربما انا ايضا تمزقتأمي انا من بقي لك

أُمي أُمـيانتِ لا تحزنيكلامك دائما في قلبي

أمي أميتعالي لا تحزنيانا مازلت علي ركبتيك

في الاحاديث الطويلهننسي ادوارنا ونصبح اصدقاءليس الدم ما يربطنا فقطأمي نحن من بقي لبعضنا

ببنما انا امشي في طريقي مصممهانتِ تحت حاجبيك العابسينتبدئين كل يوم جديد بالحبأمي انتِ من بقي بجانبي

أمي أميلا تحزني فكلامك دائما في قلبي

أمي أمي تعالي لا تحزني انا مازلت علي ركبتيك

مادرم

هانی داستان های زمان قدیم رو میگهغم و اندوهم رو با آرامش عوض میکنهبیشتر از ابرو و چشمام درونم پاره ی تن توستمادرم تو کسی هستی که کنار من خواهی ماند

هانی یه دونه جواهر بود که شکستمشچه سختی ها که بخاطرش کشیدیاما این رو بدون که من هم داغون شدمای مادر من کنار تو خواهم ماند

مادرم مادرمتو ناراحت نشوحرف هایت همیشه توی قلبم هست

مادرم مادرماندوهگین نباشمن هنوز هم در آغوش تو ام ( سرم روی پاهات هست)

توی شبایی که مشغول صحبت بودیمنقش هایمان را فراموش کرده مثل دوست هستیمچیزی که ما رو به وابسته کرده فقط ارتباط خونی نیستمادرم ما کسایی هستیم که کنار هم می مونیم

من در حالی که توی راه خودم مصمم هستمتو زیر ابرووان سیاهتهر روز جدید رو با عشق آغاز میکنیای مادر تو کسی هستی که کنار من خواهی ماند