پل
برای خواب معصومانهء عشقکمک کن بستری از گل بسازیمبرای کوچ شب هنگام وحشتکمک کن با تن هم پل بسازیمکمک کن سایه بونی از ترانهبرای خواب ابریشم بسازیمکمک کن با کلام عاشقانهبرای زخم شب مرهم بسازیم
بذار قسمت کنیم تنهاییمونومیون سفرهء شب تو با منبذار بین من و تو ، دستای ماپلی باشه واسه از خود گذشتن
بذار قسمت کنیم تنهاییمونومیون سفرهء شب تو با منبذار بین من و تو ، دستای ماپلی باشه واسه از خود گذشتن
تورو میشناسم ای شبگرد عاشقتو با اسم شب من آشناییاز اندوه و تو و چشم تو پیداستکه از ایل و تبار عاشقاییتورو میشناسم ای سر در گریبونغریبگی نکن با هق هق منتن شکستتو بسپار به دستنوازشهای دست عاشق من
بذار قسمت کنیم تنهاییمونومیون سفرهء شب تو با منبذار بین من و تو دستای ماپلی باشه واسه از خود گذشتن
بذار قسمت کنیم تنهاییمونومیون سفرهء شب تو با منبذار بین من و تو ، دستای ماپلی باشه واسه از خود گذشتن
به دنبال کدوم حرف و کلامیسکوتت گفتنه تمام حرفاستتورو از طپش قلبت شناختمتو قلبت قلب عاشقهای دنیاستتو با تن پوشی از گلبرگ و بوسهمنو به جشن نور و آینه بردیچرا از سایه های شب بترسمتو خورشید و به دست من سپردی
بذار قسمت کنیم تنهاییمونومیون سفرهء شب تو با منبذار بین من و تو ، دستای ماپلی باشه واسه از خود گذشتن
بذار قسمت کنیم تنهاییمونومیون سفرهء شب تو با منبذار بین من و تو ، دستای ماپلی باشه واسه از خود گذشتن
کمک کن جاده های مه گرفتهمن مسافرو از تو نگیرنکمک کن تا کبوترهای خستهروی یخ بستگی شاخه نمیرنکمک کن از مسافرهای عاشقسراغ مهربونی رو بگیریمکمک کن تا برای هم بمونیمکمک کن تا برای هم بمیریم
بذار قسمت کنیم تنهاییمونومیون سفرهء شب تو با منبذار بین من و تو ، دستای ماپلی باشه واسه از خود گذشتن
بذار قسمت کنیم تنهاییمونومیون سفرهء شب تو با منبذار بین من و تو ، دستای ماپلی باشه واسه از خود گذشتن