Afsar - افسار
[سينا سرلك][1] آسمون اوری گرهد دنیانه کرد سردآسمون اوری گرهد
[محسن چاوشي]گفته بودم بی تو می میرم ولی این بار ، نهگفته بودی عاشقم هستی ولی انگار ، نه
هرچه گویی “دوستت دارم” به جز تکرار نیستخو نمی گیرم به این تکرار طوطیوار ، نه
تا که پا بندت شوم از خویش می رانی مرادوست دارم همدمت باشم ولی سربار ، نه
قصد رفتن کرده ای تا باز هم گویم بمانبار دیگر می کنم خواهش ولی اصرار ، نه
گه مرا پس می زنی ، گه باز پیشم می کشیآنچه دستت داده ام نامش دل است افسار ، نه
[سينا سرلك]آسمون اوری گرهد دنیانه کرد سرد[2] مو چطور دل خوش کنم لای این همه برد
[محسن چاوشي]می روی اما خودت هم خوب می دانی عزیزمی کنی گاهی فراموشم ولی انکار ، نه
سخت می گیری به من با این همه از دست تومی شوم دلگیر شاید نازنین ، بیزار ، نه
[سينا سرلك][3] دادم هی بیدادم هی مندم خوم تک[4] مرقیامت بنشونمون کل یک