Asiri - اسیری
اگه از دست همه خسته شدمبه تو که بد جوری وابسته شدم
به تو که نمی تونم راست نگمبه چشات هر چی خواست نگم
توی دست تو اسیری خوبهجونم و ازم بگیری خوبه
با این که کوه دردم با اینکه غم زیادههمین که با تو باشم از سرمم زیاده
وقتی لبات بخندن چشات که شاد باشنانگاری که تو دنیا نقل و نبات می پاشن
به دلم می گم که مغرور نشهبا تو باشه از دلت دور نشه
نون مجنون که آجر کردممن که دنیا رو ازت پر کردم
کم نکن سایه ات و از روی سرمبا تو که باشم از عالم به درم
با این که کوه دردم با اینکه غم زیادههمین که با تو باشم از سرمم زیاده
با تو همیشه خوبم یه روز بی غروبمبا اینکه دردمندم دل می خواد بخندم