Khayef Aqool Elli Fi Abi (خايف أقول اللي في قلبي)
خائف أقول اللي في قلبيخائف أقول اللي في قلبي و تتقل و تعند وياياو لو دريت عنك حبي تفضحني عيني في هوايازارني طيفك في منامي قبل ما أحبكطمعني بالوصل و سابني و أنا مشغول بكعايز أعتبو لكن خائف يروح يقول
خائف أقول اللي في قلبيخائف أقول اللي في قلبي و تتقل و تعند وياياو لو دريت عنك حبي تفضحني عيني في هوايازارني طيفك في منامي قبل ما أحبكطمعني بالوصل و سابني و أنا مشغول بكعايز أعتبو لكن خائف يروح يقول
میترسم بگم تو دلم چه خبره و تو ردم کنیو اگر پنهام کنم دوست داشتنم را آن را از چشم هایم خواهی خواندتو را در خواب دیدم قبل از اینکه دوستت داشته باشمکاری کن که خوابتو ببینم و ترکم کن در حالی که خرابت شده اممیخواهم برم سرزنشش کنم و همه تقصیرها را به گردنش بیندازم ولی میترسم وقتی دیدمش بهش اعتراف کنم که دوستش دارمدوستت دارمدرگیرتم