وجعت قلبى بس الوجع هيخفمش بايديك هيعيش في قلبيلا ده الوجع هيلف يرجع ليكالوجع عمره ما بيعيش بالسنينوقت الوجع ميزدش اكتر من يومينوكل يوم بيقل حبه عن اللى قبلوومش هقابلك تانى يعني مش هقابلههينسي قلبي ودور الدموعهيلف ييجي عليك
وجعت قلبى بس انت مش بتحس بالموجوعقلبي الي زي وقت الوجع مش شرط يبكي دموع
الوجع عمرة ما بيعيش بالسنينوقت الوجع مايزدش اكتر من يومينوكل يوم بيقل حبة عن اللى قبلهومش هقابلك تاني يعني مش هقابلةهينسى قلبى ودور الدموعهيلف ييجى عليك
دلم را شکستی ، درد آرام می شوداما نه به دست تو ، در دل من نمی ماندراهی پیدا می کند ، به سمت تو می آیددرد هرگز سال ها ماندگار نمی شودخیلی سخت بشود که حتی دو روز باقی بماندهر روز آزارش از روز قبل کمتر می گرددتو را نمی بینم دیگر ، پس درد را هم نخواهم دیددلم فراموش می کند و اشکراهی پیدا می کند به سمت تو
دلم را شکستی ، دردی را که باعثش شدی نفهمیدیآنهایی که مثل من دل شکسته دارند و درد می کشند نیازی به گریه ندارند
درد هرگز سال ها ماندگار نمی شودخیلی سخت بشود که حتی دو روز باقی بماندهر روز آزارش از روز قبل کمتر می گرددتو را نمی بینم دیگر ، پس درد را هم نخواهم دیددلم فراموش می کند و اشکراهی پیدا می کند به سمت تو