Gozashteha
گذشته ها رو دوره کن،روزای خوبمون گذشتیه شب از اون شبای خوب،چرا دوباره برنگشتتموم خاطرات تو،گذشته و مرور منبدون تو به شب رسید،روزای سوت و کور منبازم تو خواب من،با من قدم بزن،آروم و سربه ریزمی میرم از غم و بی خود سراغمو از آدما نگیردوباره بی قراری و دوباره گریه های مننمی دونم چرا به تو نمی رسه صدای مننگفته های قلبمو نمی دونم به کی بگمدلم همیشه روشنه دوباره می رسیم به هم