Shahin Najafi "یواشکی" Songtext

یواشکی

گلهای پرپرت سوخته در این باغفرمانده ی سپاه در لشکر عراقکوچ بنفشه ها از وحشت چماقیک عمر آب شدن یک فصل فصل داغ

سس بود زندگی با طعم تلخ و تندیک اره در دهان با ریتم های کندانسان سالاد بود از میخ و تیغ و تیرباید ادامه داد مثل چریک پیر

اشکی نمانده است بغضی که بمب شدشاعر مغازه بود دائم پلمپ شدیک پنجره نبود دیوار شد صداهر زن ترانه شد در خون خود ندا

اما شکنجه ها یواشکی نبوداو پیش چشم مان ستار را ربود

حالا که گیج گیج حالا که مست مستبا من بگو هنوز آیا امید هست؟یک مشت حرف خیس در قلب دفترمیک دشنه در گلو یک کلت در سرم

پای مرا ببین میدان مین کجاستسربندهای خون مفقود در خداستما پیش می رویم روی طناب دارتفسیر شعرمان عرعر و قارقار

گاهی که تیغ شان با پنبه شیک بودپاسخ به پرسشم فحش رکیک بودسنگر سکوت نیست در جنگ با شُغادتا شعر زنده هست باید ادامه داد

اما شکنجه ها یواشکی نبوداو پیش چشم مان ستار را ربود

Hier finden Sie den Text des Liedes یواشکی Song von Shahin Najafi. Oder der Gedichttext یواشکی. Shahin Najafi یواشکی Text.