Chera - چرا
خاک بی حاصل بارون خوردهغنچه ی وانشده، پژمرده
گل از آدم و عالم روندهتو رو چی از عاشقی ترسونده
چرا از نگاه من بیزاریتو که هستیمو تو دستات داری
چرا از عاشقی حیرونی چراچرا قدرمو نمی دونی چرا
چرا از عاشقی حیرونی چراچرا قدرمو نمی دونی چرا
ندونستی عاشقی چه رنگیهنمی دونستی به این قشنگیهندونستی و نمی دونی هنوزکه دلت یه عمره سخت و سنگیه
دل من ساکته اما می دونمهمیشه بی سر و سامونِ توئهچیزی از درد نمیگه تا مرگدلی که همیشه مدیونِ توئه
چرا از عاشقی حیرونی چراچرا قدرمو نمی دونی چرا
چرا از عاشقی حیرونی چراچرا قدرمو نمی دونی چرا...