Nargese Bimar
چی بگم از کجا بگم ؟ دردمو با کیا بگم؟بهتره که دم نزنم حرفی از عشقم نزنم
از عشقی که گم شد و رفتعاشق مردم شد و رفتعشقی که بی فروغ نبود برای من دروغ نبودبغض نشسته تو گلوم وقتی نشستی روبروممن از خودم چرا بگم باید از اون چشا بگمخیره تو چشم مست تو دست می دم به دست تودل از زمونه می کنم حرف دلم رو می زنمچه حالتی داره چشات نرگس بیماره چشاتچشم تو خوابم می کنه مست و خرابم می کنهوقتی نشستی رو به من از عاشقی بگو به منبزار چشات دل ببره اینطوری باشه بهترهچشات اگه پس نزنن چشمای سر سپردمومی شه فراموش کنم خاطره های مردمو
چی بگم از کجا بگم ؟ دردمو با کیا بگم؟بهتره که دم نزنم حرفی از عشقم نزنم
از عشقی که گم شد و رفتعاشق مردم شد و رفتعشقی که بی فروغ نبود برای من دروغ نبودبغض نشسته تو گلوم وقتی نشستی روبروممن از خودم چرا بگم باید از اون چشا بگمخیره تو چشم مست تو دست می دم به دست تودل از زمونه می کنم حرف دلم رو می زنمچه حالتی داره چشات نرگس بیماره چشاتچشم تو خوابم می کنه مست و خرابم می کنه
چه حالتی داره چشات نرگس بیماره چشاتچشم تو خوابم می کنه مست و خرابم می کنه
چه حالتی داره چشات نرگس بیماره چشاتچشم تو خوابم می کنه مست و خرابم می کنه
چه حالتی داره چشات نرگس بیماره چشاتچشم تو خوابم می کنه مست و خرابم می کنه