Taghdir
برای عاشقی دیره ولی باز دست تقدیرهتا دستامون نره بالا ، جایی بارون نمی گیرهدلی که دادمش دستت ، دیگه از زندگیش سیرهنیومد وقتی هم اومد ، گفت فقط داره می رهفقط گفت داره می ره
برای عاشقی دیره ولی باز دست تقدیرهدلی که دادمش دستت ، دیگه از زندگیش سیرهفقط گفت داره می ره
گرفته جای عکست رو ، یک تنهایی به آسونیمن از دست خودم خستم ، تو هم دیگه نمی تونیمگه این قصه ی تلخو تو از چشام نمی خونیمی بینم اشکاتو اما ولی دیره پشیمونی ، ولی دیره پشیمونی
برای عاشقی دیره ولی باز دست تقدیرهدلی که دادمش دستت ، دیگه از زندگیش سیرهفقط گفت داره می ره
نگفتم من خداحافظ آخه قلبم هنوز گیرهدلم می لرزه از عشقت ، چشام مونده به در خیرهبدون این قلب دیوونه ، واسه چشم تو می میرهبه پات می ریزم اشکامو ، شاید این آخرین تیرهنگو تو اونی که رفته ، وجودش غرقه تقصیرهفدای اونکه تو خوابم ، منو تحویل نمی گیره
برای عاشقی دیره ولی باز دست تقدیرهدلی که دادمش دستت ، دیگه از زندگیش سیرهفقط گفت داره می ره
برای عاشقی دیرهتا دستامون نره بالا
تا دستامون نره بالا ، تا دستامون نره بالا ، جایی بارون نمی گیرهتا دستامون نره بالا ، جایی بارون نمی گیرهنیومد وقتی هم اومد ، گفت فقط داره می ره