های از جادوی چشمانش
های از جادوی چشمانش و نگاهشاز همان اول که با او چشم در چشم شدمهای از شیرینی کلماتشکه من با یک کلمهاش (به دام عشق) افتادمچه برسد به اینکه دو کلمه باشد
یک کلمه (گفت) و قلبم با همان یک کلمه،به آتش کشیده شد و پر از خنده شدقلبم گیج شد و اسمم را فراموش کردمنمیدانم چگونه و کجا
نمیدانم چه شد که او مرا تغییر دادو من احساس امنیت کردمو هر چه سختی در زندگیام بود به تاریخ پیوست
عشق دیوانهوار این عشق من به اوستاین شور، مرا ذوب کردو او ذوب شد، و قلبش را تسلیم من کردو روزگار به من خندید
Yeah 他的眼睛很魅力
Yeah 他的眼睛很魅力他的样子一旦我们见到我的眼睛Yeah 他的话很甜蜜我只有一个字,他们有两个这样办
一个字,我听到你说一个点燃火, 充满了微笑我的心很困惑,他让我忘了我的名字我不能说,如何你在那里
Yeah 他的眼睛很魅力他的样子一旦我们见到我的眼睛Yeah 他的话很甜蜜我只有一个字,他们有两个这样办
如何我不知道他改变我,我觉得很安全在我的生活,中艰难的一切都成历史
一个字,我听到你说一个点燃火, 充满了微笑我的心很困惑,他让我忘了我的名字我不能说,如何你在那里
Yeah 他的眼睛很魅力他的样子一旦我们见到我的眼睛Yeah 他的话很甜蜜我只有一个字,他们有两个这样办
疯狂的爱,是我的热爱,爱融化我他融化了,他向我投降了他的心,生活改变特别的美丽
一个字,我听到你说一个点燃火, 充满了微笑我的心很困惑,他让我忘了我的名字我不能说,如何你在那里