Ghahveye Ghajari - قهوه قجری
گاهی بهانه ی هوسی باشمیا پشت میله ی قفسی باشم
من راضی ام به هر چه تو می خواهیترجیح می دهی چه کسی باشم؟
من خام بودم و تو پرم کردیبا اینکه از تو خاطره ام خالی ست
مردی که روبروی تو می خواندجز یک نوار پر شده چیزی نیست
دیوار دور خانه ی من چینی ستدار و ندارم رو آنچه می بینی ست
غیر از خودت که واقعیت داریهر آنچه دیده ام همه تزئینی ست
من یوسفم که برای تماشایتبا حبس با توطئه می سازم
هر روز پیش چشم برادرهاخود را درون چاه می اندازم
من سال های سال از این خانهبیرون نرفته ام که تو برگردی
یک بار هم که آمده ای ما رامهمان به قهوه قجری کردی
دیوار دور خانه ی ما چینی استدار و ندارم آنچه که می بینی ست
من عاشق تویی شده بودم کهتنها تنها تنها تنها تنها تنها
دیوار دور خانه ی من چینی ستدار و ندارم آنچه که می بینی ست
غیر از خودت که واقعیت داریهر آنچه دیده ام همه تزئینی ست
از هر شب بدون تو بیزارماز وهن ها و این همه انکارم
این حرفا نشانه سودا نیستمن حدس می زنم که جنون دارممن حدس می زنم که جنون